زیباترینها...
در كتاب چار فصل زندگي
صفحه ها پشت سرِ هم مي روند
هر يك از اين صفحه ها، يك لحظه اند
لحظه ها با شادي و غم مي روند...
گريه، دل را آبياريي م كند
خنده، يعني اين كه دل ها زنده است...
زندگي، تركيب شادي با غم است
دوست مي دارم من اين پيوند را
گر چه مي گويند: شادي بهتر است
دوست دارم گريه با لبخند را
از تو آموختم چگونه سبکبال زندگی کنم تا هجرتم نیز سبکبال باشد
این بال های پرواز قناعت و امید و عشق را تو به من بخشیدی
پدر، تو تپش قلب خانه ای؛ وقتی هر صبح، با تلنگر عشق،
از خانه بیرون میروی و با کشش عشق، دوباره باز میگردی.
تو را به من هدیه دادند و من امروز، تمامی خود را
به تو هدیه خواهم کرد؛ اگر بپذیری…..
امروز بی نهایت دلتنگتم بااااابااااا….
پدرم راه تمام زندگیست
پدرم دلخوشی همیشگیست .
یک سنگ کافی است برای شکستن شیشه
یک جمله کافی است برای شکستن قلب
یک بیت کافی است برای عاشق شدن
و یک دوست کافی است برای تمام زندگی