فرزندانم
آسمان چشمت ابری و دلت غمگــــــین مباد خاطرت ناشاد و شادی در پس پرچین مباد هر کجا پر میکــــــــشد مرغ خیالت شادمان از خدا می خواهم آنجا بال و پر سنگین مباد نان گرم و آب ســَــــردی آرزو مندم تو را در شئون زندگی ، رخساره ات پُر چین مباد مملو از شادی و مهر و دلخـوشی باشد دلت آرزو دارم د لت ، پُرکینه و چرکـــــین مباد خنده از لبهای تو جاری ، چو جوهای روان خالی از لبخندها ، آن چهره ی شیرین مباد از حسود واز بخـــیل و چشم ِشور وبی حیا در امان باشی الهی ، سینه ات پُر کـین مباد ازتو می خــــــواهم خدایا ، از بلایای زمان ایمنش دار و دعایش خــــــ...
نویسنده :
مامانی وروجکها
0:26
جوجه های مامان و بابا
مهراسای من دختر عزیزتر از جانم منو بابایی تمام تلاشمونو برای خوب شدنت انجام میدیم تا بتونیم روزیو ببینیم که تو روی دوتا پای خودت راه بری منو باباجونت واسه خوب شدنت کفش آهنی پوشیدیم و میدونم که تو بلاخره راه میری امیر علی و مهر اسا عزیزان من و بابا ...
نویسنده :
مامانی وروجکها
23:36
اولین پست
سلام تو مسافرت به سمنان تصمیم گرفتم که این وبلاگ رو درست کنم البته به کمک ربابه و جاری جـــــــــــــــــــــــــــــــــون الانم جاتون خالی داریم آلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوچه میخوریم امیدوارم حالتون خوب باشه مخصوصا آریان کوچولو فعلا.... ...
نویسنده :
مامانی وروجکها
16:20