برای دوستان خوبم.
سلام دوستان خوب و مهربانم ازینکه دیر به دیر میام شرمنده ...
این روزها مهراساجون پشت سر هم فیزیوتراپی داره وتو خونه هم من باید باهاش تمرین کنم؛
خیلی بیشتر از قبل سرم شلوغه و کیس کامپیوترم دچار مشکل شده نمیتونم عکس جدید بزارم براتون .
اما بازهم بیشتر از قبل ازتون التماس دعا دارم....
مهراساجونم شکر بهتره دکتر از عملش راضی بود ؛و دوره طلایی برگشت عصب تا شش ماه طول می کشه؛ومن هرروز با کلی ذوق وشوق به پای مهراسا نگاه میکنم تا بتونم تغییری پیدا کنم و میدونم که خدا مهراسای منو شفا میده...
من هرروز برای سلامتی دخترم دعای معراج وگنج العرش میخونم ومیدونم که خدا به دختر من نظر کرده وهمچنین به خود من ومیخواد من بیشتر از همیشه بهش نزدیک بشم ....
اینو با تمام وجودم حس میکنم و بازهم برای داشتن ایندوتا فرشته که بما داده شکر گزارشم...
تواین مدت خیلی از شما دوستان با حرفهاتون بهم دلگرمی دادین؛ از همتون متشکرم به خاطر دعاهای خیرتون ...امیدوارم همیشه تو زندگیهاتون شاد باشید ...
شاید این مدت نتونستم جواب کامنتهای شما دوستان گلمو بدم اما به بزرگی خودتون ببخشید الانم که دارم مینوسم مهراسارو خوابوندم.
بعداز عمل اخلاقش خیلی عوض شده چند ماهی بود که دیگه پستونک نمیخورد ولی الان دوباره شروع کرده ومدام باید کنارش بشینم یا بغلش کنم با هر صدایی میترسه...وشروع به گریه میکنه خیلی هم دلنازک شده وکلی بهونه گیری میکنه وشبها مدام باید دستش تو دستم باشه حتی وقتی که خوابه از کنارش تکون بخورم دوباره میزنه زیر گریه
ومن هم تمام سعی خودمو میکنم تا آرومش کنم .
دکتر فیزیوتراپی هرروز ورزش جدیدی میده اما مهراسا خیلی همکاری نمیکنه ومن باید تو خونه باهاش تمرین کنم.
بازهم مثل قبل دوستان گلم محتاج دعای خیرتون هستم برای سلامتی دختر نازم؛وامیدوارم هیچوقت وهیچ کس مریضی فرزندشو نبینه .
دستبوس همه ی شما دوستان
مامان امیرعلی ومهراسا.
ماهي ها چه قدر اشتباه مي كنند ؛
قلاب علامت كدام سؤال است كه به آن پاسخ ميدهند ؟
آزمون زندگي ما پر از قلابهايي است كه وقتي اسير طعمه اش مي شويم، تازه مي فهميم ماهي ها بي تقصيرند !
حسد ، كينه ، خشم ، لذت ، غرور، انزجار، انتقام ، ترس ، شهوت ...
خداوندا دانشي عطا فرما تا از كنار اين قلابها بگذرم كه شايد دگر فرصتي براي برگشتن به پاكي دريا نباشد .
عجیب دلم بچــــگی میخـــــواهــــــد
خستــــه ام...!
یک قلم لطفـــا....؟!
میـــــخواهم خـــــــودم را خطــــ خطــــی کنــــــم!
یك طرف خاطره ها ، یك طرف فاصله ها ،
درهمه حرفها ، حرف اخر زیباست ، آخرین حرف
تو چیست ، تا به ان تكیه كنم ، حرف من
دیدن پرواز تو در فرداهاست
تار و پودش از پر فرشته هاست
پهن کرده او دل مرا در اتاق کوچکی در آسمان خراش آفتاب
برق می زند قالی قشنگ و نو نوار من از تلاش آفتاب
شب که می شود خدا روی قالی دلم
راه می رود؛ ذوق می کنم گریه می کنم
اشک من ستاره می شود
هر ستاره ای به سمت ماه می رود...
یک شبی حواس من نبود
ریخت روی قالی دلم شیشه ای مرکب سیاه
سالهاست مانده جای آن
جای لکه های اشتباه
برای نیمکت های شکسته
برای گنجشک های تشنه
برای بستنی های آب شده بچه ها
دلم می سوزد
که دلی نمی سوزد
برای دل سوخته ام !
زندگی شیرین است ، مثل شیرینی یک روز قشنگ .
زندگی رویایی است ، مثل رویای یک کودک ناز .
زندگی زیباییست ، مثل زیبایی یک غنچه ی باز .
زندگی تک تک این ساعتهاست ، زندگی چرخش این عقربه هاست
زندگی راز دل مادر من ، زندگی پینه دست پدر است، زندگی مثل زمان درگذر است....
ایوون از پرستوها پر میشه باز
ای عزیزای دلم یه روزی
سبزه رو باغچه ها چادر میشه باز
ای عزیزای دلم دوباره
غصه ها از دلامون رونده میشن
ای عزیزای دلم یه روزی
غزلای مهربون خونده میشن