قلب من امیرعلی جونقلب من امیرعلی جون، تا این لحظه: 18 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره
نفس من مهراسا جوننفس من مهراسا جون، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

ریکا و کیجای من

بابایی متولد ساری و مامانی متولد نیشابور پسری متولد نیشابور و دختری متولد ساری محل زندگی ساری

حاج غلامعلی سرمزاری

1393/8/2 12:18
772 بازدید
اشتراک گذاری

سالگرد بابا علی پدری دلسوز وهمسری مهربان

پدرم رفتنت برایمان آغاز ویرانیست ولی داغ نبودنت همچنان برایمان زنده مانده

بارفتنت همه ی ما تنها شدیم...

          

امیرعلی جون ومهراسای من بابا علی یعنی پدر بزرگی که شما دوتا ندیدینش 2 آبان سال 1380 تو سن 53 سالگی هممونو تنها گذاشت بابا بزرگی که عاشق نوه هاش بود اما قسمت نبود باشه وشماهارو ببینه ...

                                        niniweblog.com

                 

                                      niniweblog.com

وامسال هم به کمک شمادوتا و بابایی بازهم بیرون واسش خیرات دادیم وبقول بابایی اگه ما واسه رفتگانمون خیرات بدیم شمادوتا وروجک هم بعداز نبود ما بیادمون هستین.

                                     niniweblog.com

                                   

                                   niniweblog.com

 

دستهایت را دراز کن پدرم!
درخت انار آنجاست !.......................بوی عطر سیب را می شنوی مال توست!
چشمانت چه قدر اینجا زیباست!.............طعم جاودانگی می دهد بوسه هایت بر لبان خورشید!
آسمان را بریز در پیاله ای مست ابدیت شو......تمامش مال توست!......قربان خنده هایت نوش جان!
من که باورم نمی شود !.......یعنی بار سفر بست تمام آرزوهایت از روی زمین!
دیگر آنجا رنج نمی کشی!...................و از ته اعماق وجودت آه نمی کشی!
چه قدر نور چشمی بودی پدر من!
به من گفتی جایی را می شناسم که دردت را دوا می کند!.....و تو دیدی کسی را که هر دردی را دوا می کند!
آسمان را امشب به دعایت التماس می کنم!
دستانت را دراز کن!....ماه مال توست امشب!.........ساز بزن با رویاهای عریانی که اهل قایم شدن نیستند!......انجا آرزوها اهل ناز کردن نیستند!......
دیروز گفتم دلتنگ که می شوم برایت گام هایم می برندم به مسیر همقدمی های گذشته، پرسیدم تو دلتنگی هایت را کجا می بری پدر؟
امروز این جوری جوابمو می دی: مردمانی را می بینی که آرام می کنند تمام دلتنگی هایت را!
وقت خداحافظی کنارت نبودم...............................!
پیوندت با جاودانگی مبارک!.................هدیه برایت دعا می آورم!.........................دوستت دارم.................دوستت دارم!
حالا از آن بالا همه چیز را بهتر می بینی .........بخند پدر عزیزترازجانم به این همه ذهن های کوچک در قفس خاکی نشسته!...............به این همه غرورهای پر ز باد آویزان بر یک سایه!........به این همه کفر و تردید!.....بخند بابا جان به تمام چیزهایی که ما مشکل می بینیم و از آن بالا چه قدر کوچک است!....بخند به لحظاتی که شاید فکر می کردی دنیا پایان همه جاست!
بخند که امشب با تو فرشته ها هم به خنده می افتند از این همه خاکهای مضحک روی زمین!
دلم برایت تنگ است..............خوشابه حال ملائک که امشب تو را سخت در آغوش گرفته اند و کوچه های جدید شهر جدیدت را به تو یاد می دهند!

..هدیه تان دعایی از جنس بهشت باشد برای کسی که جسمش برایش تنگ شده بود..........می خواست جایی برود غیر از اینجا و رفت!..........پشت پایت روی زمین آب نمی ریزم ..........چون بهشت را برایت تا ابد می خواهم!

            

                                    niniweblog.com

 اللهم صل علی سیدنا ونبینا محمد وآله ومختلف الملوان......

              

پسندها (4)

نظرات (1)

مامان مینای آرتین
4 آبان 93 13:34
روحشون شاد...خدا بیامرزدشون فدای تو ممنونم عزیزم